صفحه رسمی باشگاه «بایرن مونیخ» آلمان در توئیتر، از هواداران مسلمان این تیم به خاطر انتشار عکس بازیکنان در حال آب خوردن عذرخواهی کرد.
به گزارش وبسایت نود و به نقل از خبرآنلاین، باواریاییها مطابق معمول عکسهایی از تمرینات خود را در توئیتر به اشتراک گذاشتند اما بهناگاه با اعتراض عدهای از هواداران مسلمان خود مواجه شدند. آنها از عکسهایی که در آن تصویر نوشیدن آب را به نمایش میگذاشت، به تنگ آمده بودند و درخواست حذف این عکسها را داشتند.
نکته جالب توجه این است که صفحه رسمی بایرن مونیخ در توئیتر بعد از دقایقی از هواداران مسلمان خود عذرخواهی کرد و در پیامی به آنها نوشت: «به خاطر انتشار عکس آب خوردن بازیکنان متأسفیم. به زودی آفتاب غروب خواهد کرد. موفق باشید.»
با خراب شدن پل در پاکستان یک قطار با صدها مسافر به رودخانه سقوط کرد. (Reuters)
لحظه به زمین نشستن پاراگلایدر هنگام غروب آفتاب در آلمان (EPA)
مسابقه قایقرانی در دریاچه «بالاتون» مجارستان (EPA)
سربازان در حال آماده شدن برای مراسم استقبال ورود رئیس جمهور سنگاپور به «پکن» چین (EPA)
هوای گرم کویر و ابتکار راننده یک راننده تاکسی در کاشان در نصب کولر آبی روی اتوموبیل
حمید شمسه
سلام
بنا به درخواست مکرر بینندگان وبلاگ چند تا عکس از خودم گذاشتم
چه ساده لوح اند
آنان که می پندارند
عکس تو را به دیوارهای خانه ام آویخته ام
و نمی دانند که من
دیوارهای خانه را به عکس تو آویخته ام ...
شمس لنگرودی
قهرمان بدنسازی و پرورش اندام دنیا پس از بازدید از قطعه شهدای بهشت زهرای (س) تهران گفت: خوشحالم که امروز به این مکان مقدس آمده ام و حضور در مزار شهدا باعث افتخار من بود.
رونی کلمن در گفتگوی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما افزود: خیلی خوشحالم که امروز به این مکان مقدس آمده ام و با قهرمانان ایران آشنا شدم، شهدا قهرمانان هستند و باعث افتخارم بود که امروز در این مکان حضور پیدا کردم.
رونی کلمن قهرمان امریکایی پرورش اندام دنیا و قهرمان هشت دوره مسابقات مستر المپیا صبح امروز از قطعه شهدای بهشت زهرای (س) تهران و از یادمان شهدای نهضت جهانی اسلام بازدید کرد.
در ادامه عکس های عکاس خبرگزاری دانشجو را می بینید.
فاطمه
فاطمه، پهلو شکسته، دست به دیوار سوی خانه می رود
بی بی ما، دل شکسته، با چشم گریان میرود
در خیالش همه این است،
کاش بودی بابا دستم میگرفتی،کاش بودی بابا علی تنهاست،حسینم تشنه،جگر حسنم پاره پاره گشته
بابا کجایی ببینی با من چه کردند، بابا علی را خانه نشین کردند
علی را بستند به من سیلی زدند، دلم را شکستند زمینم زدند
بابا، ببین میخ سینه ام را شکافت
درد را با قلب من همسایه ساخت
گفتی که پاره ی تن توم بابا
پس چرا سوختن خانه ی مرا.
دانش آموز ویدئو اینترنتی شیب و بام ترک تحصیل کرده است.
همین چندسال قبل بود که یک دانش آموز روستایی در مقابل دوربین معلم در پاسخ به سوال پرسیده شده! که چرا سقف خانه ها را در شمال شیبدار میسازند، در پی یافتن پاسخی برای سوال بود و دائم میگفت: شیب! بام؟
آن روزها حتی برخی هنرمندان سرشناس هم گفتند که کوچولوی ویدئو شیب بام از همه آنها معروف تر شده و همه جا صحبت از اوست.
آن روزها گذشت و امروز این دانش آموز دیگر کودک نیست!
نشریه نیمکت در شماره جدید خود که روز شنبه منتشر خواهد شد، مصاحبه ای با دانش آموز و معلم وی را درج کرده است.
ما آن روز به دستپاچگی این کودک خندیدیم! شاید دیدن ویدئو شیب؟بام؟ ما را به دوران مدرسه و سوال پیچ کردن معلم های خودمان می بُرد و دقایقی میخندیدیم! خدا کند که خنده های ما دلیل ترک تحصیل دانش آموز دوست داشتنی، نشده باشد.
مرد 30 ساله ای که در حال حمل لوازم با چرخ دستی بود به داخل چاهک آسانسور یک ساختمان چهار طبقه سقوط کرد و به سختی مجروح شد
مرد جوانی به طرز باور نکردنی از حادثه سقوط 8 طبقه ای در داخل چاهک آسانسور جان سالم بدر برد. ستاد فرماندهی آتشنشانی تهران ساعت 14:50 دقیقه دیروز با دریافت خبر وقوع این حادثه بلافاصله گروه امداد و نجات14 را به خیابان کریم خان زند، خیابان خردمند اعزام كرد. مهدی کنگاوری فرمانده گروه امداد و نجات 14 آتش نشانی گفت: در محل حادثه یک ساختمان 8 طبقه دیده می شد که مرد 30 ساله ای به علت نامعلومی از طبقه هشتم آن به چاهک آسانسور سقوط کرد ولی زنده ماند.
وی افزود: آتش نشان ان پس از ایمن سازی محل حادثه با استفاده از ابزارهای نجات، مصدوم را که به سختی آسیب دیده بود از انتهای چاهک آسانسور خارج کرده و جهت انتقال به بیمارستان تحویل عوامل اورژانس دادند.
دل آدم …چه گرم می شود گاهی ساده… به یک دلخوشی کوچک…
به یک احوالپرسی ساده…
به یک دلداری کوتاه …
به یک “تکان سر”…یعنی…تو را می فهمم…
… به یک گوش دادن خالی …بدون داوری!
به یک همراهی شدن کوچک …
به حتی یک همراهی کردن ممتد آرام …
به یک پرسش :”روزگارت چگونه است ؟”
به یک دعوت کوچک به صرف یک فنجان قهوه !
… به یک وقت گذاشتن برای تو…
به شنیدن یک “من کنارت هستم “…
به یک هدیه ی بی مناسبت …
به یک” دوستت دارم “بی دلیل …
به یک غافلگیری :به یک خوشحال کردن کوچک …
به یک نگاه …
به یک شاخه گل…
دل آدم گاهی …چه شاد است …
به یک فهمیده شدن …درست !
به لبخند!
به یک سلام !
به یک تعریف به یک تایید به یک تبریک …!!!
و ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتن مان را گذاشته ایم کنار تا به یک باره همه آنها را پس از مرگ نثار هم کنیم
جسد مردی که ۲۳۰۰ سال پیش جان سپرده بود از باتلاقی در مجاورت معدن زغال سنگ تولوند دانمارک بیرون کشیده شد. .این جسد بلافاصله به پزشکی قانونی منتقل شد و گزارشهای منتشره همه را شوکه کرد. در آغاز میپنداشتند که وی یک اعدامی بوده چرا که طناب و ریسمانی بر گردن داشت. اما بعدها بطور صریح مشخص شد که او حلق آویز نشده و بدون شک یک قربانی انسانی بوده است. نبود اکسیژن در باتلاق از تجزیه و تخریب بدن او جلوگیری کرده بود. آزمایش کربن ۱۴ مرگ وی در حدود سه قرن پیش از میلاد مسیح را تایید کرد. مرد نگون بخت تولوندی ۴۰ سال سن و ۱۶۱ سانتیمتر قد داشته که برای آن ناحیه بسیار کوتاه بنظر میرسد. لباسی از پشم گوسفند بر تن داشته و موهای سرش کاملا کوتاه و بدنش نیمه برهنه بود.از ته ریش کم پشتی که داشت مشخص شد او در روز مرگ صورت خود را نتراشیده بوده و آخرین غذایش نیز نوعی فرنی بود که از شیر و دانهها جو و شماری از غلات بود که به آسانی بدست نمیآید. بنظر میرسد این غذا را برای قربانیها تدارک میدیدند. در دستگاه هاضمه وی اثری از گوشت دیده نشده بود و مشخصا تا ۱۲ ساعت پیش از مرگ چیزی نخورده بوده. پس از بیرون آوردن او از باتلاق بدن او تحلیل رفت. امروزه سر او را در محفظهای قرار دادهاند که به ماکتی از بدنش وصل است که در موزه موسگارد به عموم نمایش داده میشود.
مجله مراحم: اوبه دوره عصر آهن پیش از رومی ها تعلق دارد که از دورههای تاریخی شمال اروپا است. در این دوره تاثیرات فرهنگ سلتی بر اهالی اسکاندیناوی قابل ردگیری است و در قرن یکم پیش از میلاد با تاثیرات گسترده فرهنگ رومی به پایان میرسد. حدود ۱۲ سال پیش از کشف این جسد در همان باتلاق جسد نیمه متلاشی شده زنی موسوم به بانوی الینگ کشف شد. او در شصت متری مرد تولوند آرمیده بود. او نیز مانند مرد تولوندی قربانی بود که پیش از فرستادنش به باتلاق اورا خفه کرده بودند. با اینحال آنقدر جسد متلاشی بود که اگر مدل موهای وی نبود جنسیتش مشخص نمیشد.
مهدی رحمتی عکسی از حضور خود و ۳ ستاره سابق دنیای فوتبال را در مرکز انتقال خون منتشر کرد.
به گزارش وب سایت نود، مهدی رحمتی کاپیتان پیکان به همراه مهدی هاشمی نسب، مهدی مهدوی کیا و کریم باقری در حرکتی خیرخواهانه راهی مرکز انتقال خون شدند و خون خود را اهدا کردند. سنگربان پیکان، عکسی از این مهم را در اینستاگرامش منتشر کرده است.
باران همیشه حادثه ای شاعرانه نیست
از ما که سقفمان شده است آسمان، بپرس!