سیّد جمالالدّین گلپایگانی(اعلی اللّه مقامه الشّریف)، آن آیت حق و عارف بزرگوار نکته بسیار عالی را بیان میفرمایند: من دو نوع روح را دیدم که در عذاب فریاد میزنند:
1- گروهی که در دنیا کافر بودند، همه چیز را انکار میکردند و به تمسخر گرفته بودند.
2- دومین گروه که بیشتر از همه مذنبین فریاد می زدند و عاجزانه از پروردگار عالم میخواستند که آنها را برگرداند، اهل ریا بودند. چون ریا روح را به فرمایش مولیالموالی(صلوات اللّه و سلامه علیه) علیل می کند، انسان را ذلیل و خوار میکند. لذا انسان باید خیلی مواظب باشد.
زشت ترین چیز نزد معصومین چیست؟
می دانید زشت ترین چیزها نزد حضرات معصومین(علیهم السلام) و اولیاء خدا چیست؟ وجود مقدّس امیرالمؤمنین، اسدالله الغالب، علیبنابیطالب(علیه السلام) می فرمایند: «مَا أَقْبَحَ بِالْإِنْسَانِ بَاطِناً عَلِیلًا وَ ظَاهِراً جَمِیلًا»؛ چه زشت است که آدمی باطنی مریض و علیل داشته باشد امّا ظاهرش جمیل و نیکو باشد. خیلی دردناک است! انسان باید این روایت را در قلبش حک و دائم برای خود تکرار کند. زشت ترین مسئله این است که انسان باطنش خراب باشد. خیلی باید مواظب بود.
نشانه عاقبت به خیری
اگر آن لحظات آخر باطن خودت را دیدی یا یک طوری الآن به تو تضمین دادند و فهمیدی باطنت برتر از ظاهرت است، بدان عاقبت به خیری. چه کسانی عاقبت به خیر هستند؟ آنها که باطنشان برتر از ظاهرشان است. آنها که لطف خدا و محبّت خدا شامل حالشان بشود و باطن خود را ببینند.
بنابراین تا یقین پیدا نکردی، باطنت برتر از ظاهرت است و تا باطنت را به تو نشان ندادند، هیچگاه مطمئن نباش که تو عاقبت به خیری. چه کسی میتواند اعلام کند من عاقبت به خیرم ولو به این که هر شب اهل تهجّد باشد که توفیق شبخیزی برای همه نیست؟ نقل است که آیتالله العظمی بروجردی(اعلی اللّه مقامه الشّریف) گریه میکردند. گفتند: آقا! شما چرا گریه می کنید؟ شما که این همه بزرگان و مجتهد پرورش دادید؛ فرمودند: تا ندانم که دینم را میتوانم سالم از این دنیا ببرم، نمیتوانم بگویم عاقبت به خیرم.
ریای پنهان
ابوالعرفاء، آیتالله العظمی ادیب(اعلی اللّه مقامه الشّریف) فرموده بودند: ای بسا ریای خفیّه این باشد که در درون خود، سیر اعمال خود را داشته باشی. به هیچ کس هم نگویی، امّا همین که در ذهنت بگذرد من فلان کار را کردم، همین عامل ریا می شود؛ چون این ریای خفیّه در درون، یک موقعی ریای بیرونی میشود؛ چون ریا رؤیت عمل است، رؤیت عمل برای خودت هم نباید باشد. در باب اخلاص گفتیم که اگر عمل برای خدا است، مگر میشود انسان در درون خودش آن عمل را مرور کند و کیف کند که من این عمل را انجام دادم، ولو به کسی هم نگوید! اگر برای خداست، دیگر دیده نمیشود، اوج گرفت، پرواز کرد، رفت به سوی پروردگار عالم.
خودمان را به حصن حصین نزدیک کنیم
حتماً انسان باید خودش را به حصن حصین نزدیک کند و کدام حصن حصینی برتر از مولا و آقامان، سیّد، صاحب و سالارمان حضرت حجّتابنالحسنالمهدی(صلوات اللّه و سلامه علیه)؟! با آقا حرف بزنید، این صحبت با آقا اثر دارد. با یک دقیقه شروع کن، با آقا حرف بزن، بگو: آقا! اگر رهایم کنی نفس امّاره میبرد. اگر رها کنی همه شیاطینی که منتظرند من را میبرند. آقاجان! شما قرآن ناطقید، قرآن صامت میفرماید: «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» ما گداییم، ردمان نکن، پناهمان بده. آقا! دست گدا را بگیر .
نظرات شما عزیزان:
پاسخ:با تشکر از لطف شما